پیشوای آنان که در پیشاپیش آنان حرکت می کند، و او قیام کننده اهل زمان خود است.
در جای دیگر می فرماید:
(کلّنا قائم بأمر الله واحد بعد واحد، حتی یجیئی صاحب السیف، فاذا جاء صاحب السیف جاء بأمر غیر الذی کان)[5] .
همه ما، یکی پس از دیگری قیام کننده به حکم خداییم، تا وقتی که صاحب شمشیر بیاید. پس آن گاه که صاحب شمشیر آمد، با حکمی غیر از آنچه بوده، بیاید.
از تعبیرهای (هو قائم اهل زمانه)، (کلّنا قائم بأمر الله) و... در این روایات استفاده می شود که لفظ (قائم) لزوماً ویژه حضرت مهدی (عج) نیست و شامل هر قیام کننده ای می شود؛ هر کس که انقلاب کند و مردم را به قیام علیه ظلم و بیداد فرا خواند (قائم) است . [6] .
از برخی روایات نیز استفاده می شود که بسیاری از امامان (علهم السلام) خود در صدد قیام بوده اند و به تدارک مقدمات حرکت و تهیه لوازم آن می پرداخته اند.
امام صادق (علیه السلام) به مۆمن طاق می فرماید:
( فو اللّه لقد قرب هذا الأمر ثلاث مرّات، فأذعتموه، فأخّره اللّه ). [7]
به خدا سوگند! این امر (قیام) سه مرتبه نزدیک بود آغاز گردد و شما آن را تباه ساختید. پس خداوند آن را به تأخیر انداخت.

ظاهراً منظور از جمله (هذا الأمر) قیام علیه حاکمان بنی امیه و یا بنی عباس است که شرایط آن فراهم می شد، ولی سستی اصحاب و عدم رازداری آنان و یا بروز مشکلات دیگر، سبب به تأخیر افتادن آن شد.
امیرالمۆمنین (علیه السلام) نیز در خطبه ای حوادث و وقایع دوران بنی امیه و بنی عباس را بر شمرد و یاران خویش را از چیزهایی که پس از وی، تا هنگام ظهور قائم (عج) واقع می شوند، با خبر ساخت و آن گاه فرمود:
( اذا قام القائم بخراسان وغلب علی أرض کوفان (کرمان) والملتان و جاز جزیرة بنی کاوان، و قام منّا قائم بجیلان وأجابته الآبُر والدیلم... ثم یقوم القائم المأمول ... ) [8] .
هنگامی که قائم در خراسان قیام کند و بر سر زمین کوفه یا کرمان و ملتان [9] چیره شود و از منطقه جزیره بنی کاوان [10] نیز بگذرد و قیام کننده ای از ما در سرزمین گیلان قیام کند و ساکنان سرزمین های (آبُر) [11] و (دیلم) دعوت وی را اجابت کنند... آن گاه قائم مورد امید و انتظار ما قیام خواهد کرد.
در این حدیث، چند بار کلمه (قائم) به کار رفته و روشن است که منظور از (قائم بخراسان) و (قائم بجیلان) مهدی موعود نیست، چه آن که برابر این روایت، پس از قیام اینها، قائم اصلی، حضرت مهدی (علیه السلام) ظهور می کند.
جالب این جاست که از قیام کننده در منطقه گیلان، که احتمال می رود اشاره به حرکتهای علویان و شیعیان در آن منطقه باشد، به عنوان: (قام منا قائم) یاد شده است.
از روایات استفاده می شود که تعبیر (قائمنا) بر برخی از این قیام ها و یا حرکت هایی که خود ائمه (علیهم السلام) زمینه آن را فراهم می ساخته اند، اطلاق شده است و از پیش گویی این گونه حوادث، به عنوان (علامات فرج) یاد شده است
براین اساس، گروهی از عالمان شیعه، احتمال داده اند: چنگیزخان مغول که از منطقه خراسان بزرگ خروج کرد و بخش های زیادی از سرزمین های تحت سیطره خوارزمشاهیان و بنی عباس را به تصرف خویش درآورد [12] و نیز نواده وی، هلاکوخان، که در سال 656. ه.ق. بر مرکز خلافت عباسیان هجوم برد و خلیفه عباسی مستعصم را کشت، در بغداد قتل عام کرد و خلافت عباسیان را برای همیشه برانداخت [13] ، همان فردی است که در روایت از قیام وی در خراسان خبر داده شده.
یا شاه اسماعیل صفوی را، که بنیانگذار سلسله صفویه است و در سال 908ه.ق. حکومت را به دست گرفت و به ترویج مذهب شیعه پرداخت (قائم بجیلان) دانسته اند. [14] .
به باور اینان، از آن جهت که شاه صفوی در آن شرایط سختِ حاکمیت حاکمان متعصب سنی مذهب و در روزگار غربت تشیع، به حمایت از مذهب شیعه پرداخت و خود نیز از تبار علویان بود، به عنوان (قائم منا) ذکر شده است.
بنابراین بسیاری از حوادث که در روایات از وقوع آن خبر داده شده، به ویژه رخدادهای دوران بنی امیه و بنی عباس، در حقیقت نشانه های (فرج) در کار شیعیان و قیام امامان (علیهم السلام) و یا سرداران علوی و... است، نه ظهور حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ).
پی نوشت:
[1] (بحارالأنوار)، ج 5: 210، 211.
[2] (اصول کافی)، محمدبن یعقوب کلینی، ج 1: 536، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت.
[3] سوره (اسراء)، آیه 17.
[4] (اصول کافی)، ج 1: 537.
[5] (همان مدرک)536.
[6] (دراسات فی ولایة الفقیه)، حسینعلی منتظری، 1: 243.
[7] (تحف العقول)، ابن شعبه حرانی، 229، مۆسسه اعلمی، بیروت.
[8] (بحارالأنوار)، ج 52: 235.
[9] نام شهری است در هند و در نزدیکی غزنه (غزنه اکنون در افغانستان واقع است) که مردمان آن از دیر باز مسلمان بوده اند. ر. ک (مراصد الاطلاع)، ج 3: 1105.
[10] جزیره کاوان، یا جزیره بنی کاوان، جزیره بزرگی بوده در خلیج فارس، بین عمان و بحرین که دارای روستاها و کشتزارهایی بوده و اکنون مخروبه است. ر. ک: (مراصد الاطلاع)، ج 1: 333.
[11] (آبر) یکی از روستاهای سجستان است. ر.ک: (مراصد الاطلاع)، ج 1.
[12] (فرهنگ معین)، محمد معین، ج 5: 445. امیرکبیر، تهران.
[13] (همان مدرک) ج 6: 2313.
[14] جیلان، همان گیلان است که نام سرزمین وسیعی از کرانه های بحر خزر است که شامل شهرهای زیادی از منطقه طبرستان می شود. ر.ک: (مراصد الإطلاع)، ج 1 368.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: مهدویتمهدیقائمسینا خداکرم















































